تأثیر ذهن آگاهی بر ایمنی

تأثیر ذهن آگاهی بر ایمنی

تأثیر ذهن آگاهی بر ایمنی

ذهن آگاهی (Mindfulness ) که به آن در فارسی توجه آگاهی هم گفته می شود:

یکی از تکنیک های بسیار موثر برای حفظ آرامش و افزایش تمرکز می باشد که در اصل یک فرایند روانشناختیِ است برای بودن در زمان حال بدون  این که بخواهیم در موردش قضاوت کنیم مثلا بگیم چرا اوضاع این جور است و یا ای کاش به گونه ی دیگری بود ، یا به عبارتی رشد دادن آگاهی با تکیه بر انجام تکنیک های مراقبه که تقریبا شباهت هایی با مراقبه های مردان بودایی و شرقی دارد و با این کار توجه را در زمان حال بدون قضاوت نگه می داریم.

تعریف ذهن آگاهی را می توان اینگونه بیان کرد:
آگاه بودن و توجه داشتن به لحظه ای که الان در آن به سر می بریم نه این که درگیر گذشته ها بشیم یعنی اون چیزی که رخ داده قبلا، یا درگیر آینده بشیم یعنی آن اتفاقاتی که بعدا قرار است شاید رخ بدهد، ولی مهم نیست چون به هر حال الان داره ذهن شما را درگیر نگه می دارد و بخشی از تمرکزتون به سمت گذشته و آینده یا حتی قضاوت در مورد زمان حال داره اسیر می شه .
ذهن آگاهی را می‌توان برای درمان:
افسردگی ها ( البته منهای آن دسته از افسردگی هایی که نیاز به دارو درمانی دارند، چرا که ژنتیکی هستند ) ،
اضطراب های لحظه ای ( فردی که مثلا نشسته و یکدفعه دچار اضطراب میشه در حالی که اصلا و ابدا هیچ دلیل بیرونی نداره )
و کاهش استرس( مثلا فردی که در محل کارش مدام تحت فشاره و استرس های روزانه اش مانع تمرکز بر روی کار اصلی اش شده) استفاده کرد.

ما توی این مقاله قصد داریم بر روی کاربرد های استفاده از ذهن آگاهی در محیط کار برای افزایش ایمنی در محیط کاری بپردازیم.

می شه گفت امروزه حفظ سرمایه های انسانی و اقتصادی برای هر سازمانی امری مهم و اساسی است .

اگر چنان چه سازمان به عنوان بستری برای کار، ایمن نباشد و سرمایه های انسانی ( همان اعضای سازمان) به خطر بیافتند مسائل زیادی گریبانگیر سازمان را خواهد گرفت .

مسائلی همچون:
افزایش شکایت های قانونی-حقوقی ، افزایش ترک کار در سازمان ،
افزایش خسارات اقتصادی و سرمایه ای در سازمان ،
از بین رفتن اعتبار سازمانی
خدشه دار شدن اعتماد در سازمان و……

همه این موارد از نتایج ایمن نبودن محیط کار است .

تصادفات و جراحات در محل کار برای سازمان ها و کارشناسان حوزه ایمنی شغلی،  بسیار مهم است، زیرا منجر به افزایش کشته ها و ناتوانی هایی در بدن و جسم و حتی روان کارکنان در سراسر جهان می شود.

به عنوان مثال ، در سال 2015 تعداد 23147 کشته بر اثر جراحات کشنده شغلی در سطح جهان (سازمان بین المللی کار ، 2015) ثبت شده که بسیار می تواند نگران کننده باشد. طبق مطالعه Wiegmann و Shappell (2001) ، بیشتر این حوادث و تلفات که منجر به مرگ شده و در محل کار رخ داده ، به دلیل خطای انسانی ایجاد شده است.

از این رو امروزه کارشناسان متعددی به این موضوعات در سازمان ها می پردازند:
حفظ سلامت اعضای سازمان
مثلا بررسی مداوم وضعیت سلامتی جسمی و روانشناختی کارکنان یا بررسی عادت های غذایی و تغذیه ی اعضا
ارتقای سطح آگاهی
مثلا برگذاری دوره های آموزشی برای ایمنی کارکنان دوره هایی مانند دوره های آموزش اطفاء حریق  و آتش نشانی
طراحی استراتژی برای مدیریت پیشگیرانه ایمنی کارکنان در داخل سازمان
توجه به قوانین و مقرارات ایمنی و نصب تابو های هشداردهنده و……
در کل می توان گفت توجه به ایمنی در سازمان می تواند این فواید را داشته باشد:
افزایش بهره وری از طریق ایمن سازی محیط کار
کاهش هزینه های ناشی از حوادث و بیماری های ناشی از کار

با توجه به هزینه های شخصی و سازمانی زیاد ناشی از حوادث ایمنی ، ضروری است که عوامل پیش بینی کننده رفتارهای ایمنی را درک کنیم که به نوبه خود بر تصادفات و جراحات شغلی تأثیر می گذارد.

این مقاله به رابطه بین ذهن آگاهی و صدمات در محل کار می پردازد.

رفتار ایمنی ( Safety Behavior):
رفتارهای ایمنی شامل دو گروه رفتاری تفکیک شده است که در پایان به ایمنی شغلی کمک می کند (کریستین ، بردلی ، والاس و بورک ، 2009 ؛ نیل و گریفین ، 2006):
(الف) رعایت ایمنی:
به رفتارهایی که افراد برای حفظ امنیت در محل کار انجام می دهند از قبیل :
پوشیدن کلاه ایمنی
و پیروی از اقدامات ایمنی
(ب) مشارکت ایمنی :
به رفتارهای خارج از نقش سازمانی گفته می شود که هدف از آن ایجاد محیط امن و بهبود ایمنی در محل کار است و در اصل اعضای سازمان خودشون می خواهند در امور مربوطه مشارکت نمایند مانند :
کمک به همکاران در امور مرتبط با ایمنی
و شرکت در جلسات ایمنی داوطلبانه.

سازمان هایی که اصول ایمنی را به دقت رعایت نکنند دچار حوادث ناشی از کار می شوند .

 

بر اساس تعاریف مطرح شده از سمت سازمان بین المللی کار، حادثه ناشی از کار (occupational accident) یعنی:
اتفاق یا پیامدی که در حین انجام کار در سازمان به وجود آمده و با حوادث شغلی مرگبار یا غیر مرگبار همراه هست .
تعاریف دیگری از جمله بیماری های ناشی از کار (occupational disease ) هم هست که یعنی از بیماری هایی که کارکنان بر اثر وجود عوامل بیماری زا حین انجام کارشون به آن مبتلا می شوند و حوادث در حین رفت و آمد  (commuting accident) هم وجود دارد که ماهیت آنها کاملا با حادثه ناشی از کار متفاوت است و هر کدام به صورت تفکیک شده مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار می گیرد.

وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعی کشور خودمان ، به استناد بند  هـ ماده ۹۶ قانون کار، حادثه ناشی از کار را (در چارچوب  تعاریف مصوب سازمان بین المللی کار) در خصوص حادثه دیدگان مشمول قانون کار و حسب شکایت کارکنی که حادثه دیده است یا اولیاء دم ، مورد بررسی قرار داده و ثبت می نماید .

سازمان تامین اجتماعی هم به استناد ماده 60 قانون تامین اجتماعی علاوه بر حوادثی که در حین انجام کار برای سازمان و به سبب آن برای کسی که بیمه شده اتفاق می افتد حوادث ترافیکی و حین رفت و برگشت از منزل به کارگاه و محل کار و ماموریت های خارج از کارگاه را نیز به عنوان حادثه ناشی از کار ثبت می نماید .

نتایج بررسی های سازمانی در کشور های متعدد نشان می دهد که هوشیاری و داشتن تمرکز بالا متغیرهای پیش بینی کننده مهمی برای رفتارهای ایمنی است.

یعنی میشه گفت اگه اعضای سازمان تمرکزشون بالا باشه در هنگام کار و هوشاری زیادی داشته باشند در میزان حوادث کمتر می شود .

این نکته هم حائز اهمیت است که این یک منبع فردی ( به معنی این که در خود تک تک اعضای سازمان باید وجود داشته باشد) مفیدی است که برای یک سازمانی که بر ایمنی متمرکز است و می خواهد موفق باشد ، لازم است.

ژانگ و وو (2014) اظهار داشتند که ذهن آگاهی ، به عنوان یک تفاوت فردی ، با رفتارهای ایمنی کارکنان همراه است.

در ادامه مقاله قصد داریم بر اساس برخی از نظریه های حوزه روانشناسی صنعتی و سازمانی به این موضوع بپردازیم .

نظریه خودمختاری (Self-determination Theory)
نظریه خودمختاری (SDT) به این موضوع می پردازد که اعضای سازمان تمایل ذاتی دارند ( یعنی در ذهنشون بدون این که خیلی بخواهند ابراز کنند و یا آموزش بر این اساس ببینند) برای پیشرفت و رشد به سمت این که بتوانند ظرفیت خود در کار ها و امور تماما بروز بدهند ، دارند (Deci & Ryan ، 1985)

به این ترتیب ، اعضای سازمان تمایل دارند که به دنبال چالش های شغلی، تلاش در جهت منافع خود و بدست آوردن ارتباطات اجتماعی برای اطمینان از رشد روانی مداوم و پیوسته ، حفظ صداقت و حفظ رفاه خود باشند (رایان و دسی ، 2000). البته این موضوع به این معنی نیست که همه ی کارکنان در همه ی سازمان ها و در همه ی کشور ها این نیاز ذاتی را در خودشون بروز می دهند ولی اگر ما به دقت به اطرافمان نگاه کنیم می بینیم که همه افراد دوست دارند پیشرفت کنند و مدام ارتقای شغلی پیدا کنند ولی چون نگاهمون روانشناختی است این را باید اضافه کنیم که خیلی از افراد دچار مشکلات متعددی هستند که نمی توانند این نیاز را بروز دهند مانند کمبود اعتماد به نفس ، کمالگرایی منفی و…… که در این مقاله فرصتی برای پرداختن به این موارد نیست .

SDT فرض را بر این می گذارد که:
ارضای نیاز های خود مختاری ،
داشتن ارتباط
و بدست آوردن شایستگی

وضعیتی است که به سلامت و بهزیستی روانشناختی منتهی می شود.
در مجموع ، شرایطی که نیازهای روانی افراد در آن برآورده شود ، رشد شخصی ، سلامتی و بهزیستی را تسهیل می کند. در مقابل شرایطی که نیازهای روانی افراد برآورده نشود مانع ایجاد انگیزه می شود و در نهایت منجر به علائم روانشناختی و جسمی منفی می شود (دکی ، کانل ، و رایان ، 1989).

به طور کلی ،نظریهSDT پیوندی بین نیازهای روانشناختی ( که در بالا کاملا توضیح دادیم ) و انگیزه ایجاد می کند که به نوبه خود ، بر رفتارهای افراد تأثیر می گذارد (گاگن و دسی ، 2005 ؛ رایان و دسی ، 2000).

تحقیقات در مورد ذهن آگاهی نشان می دهد که مؤلفه اصلی ذهن آگاهی، توجه و آگاهی است.( Brown & Ryan، 2003؛ Good et al.، 2016؛ Levesque & Brown، 2007)
به ویژه ، افراد با هشیاری و تمرکز بالا، آگاهی بالایی راجع به فرایندهای داخلی خودشون (مثلاً افکار و احساسات) و فرایند های خارجی (مثلاً شرایط و اتفاقات اطرافشون یا دیگر افراد ) که در لحظه کنونی و حال اتفاق می افتند گزارش می دهند (براون و همکاران ، 2007).
براساس SDT ، آگاهی و هشیاری بالا، برای برآوردن و حتی اساسی تر از آن یعنی فهمیدن نیازهای اساسی روانشناختی ما بسیار حیاتی است (رایان ، هوتا ، و دکی ، 2008). این بدین معنی است که ما برای این که بتونیم نیاز های مهم روانشناختی خودمان را در گام اول اصلا بفهمیم و در گام دوم در مسیر ارضای آن ها گام برداریم باید فرد هشیاری باشیم و بتونیم خودمون را در لحظه ی حال دریابیم .

حال سئوال این جاست که ذهن آگاهی نقشش در این زمینه چه می تواند باشد؟
ذهن آگاهی از طریق تأثیر بر پایداری در فرد ، کنترل و کارآیی توجه ، با افزایش خودتنظیمی و خودکارایی همراه است که به نوبه خود ، بر رفتارهای بعدی تأثیر می گذارد که مطابق با نیازها و ارزش های یک فرد باشد . در کل :
SDT  ، یک مبنای نظری را برای اثبات اینکه چرا ذهن آگاهی با رفتارهای ایمنی و صدمات در محل کار مرتبط است ، فراهم می کند.
صدمات در محل کار

تحقیقات در مورد ذهن آگاهی نشان می دهد که ذهن آگاهی می تواند بر توجه فرد بر امور در لحظه مثلا این که دارد با یک دستگاه خاص کار می کند و انگیزه فرد در هنگام کار تأثیر بگذارد ، و به ویژه می تواند کارمندان را قادر سازد که به طور مؤثر افکار ، احساسات و رفتارها را تنظیم کنند (براون و همکاران ، 2007 ؛ گویا و همکاران ، 2016؛ Masicampo و Baumeister ، 2007) به عبارتی ذهن آگاهی با افزایش آگاهی و توجه و همچنین تنظیم اراده به یک رفتار مرتبط می شود (رایان و همکاران ، 2008).

تحقیقات نشان داده اند که افراد متمرکز و هشیار تمایل دارند:
قضاوت های دقیق تری انجام دهند ،
توانایی های حل مسئله بالا را به نمایش بگذارند
و از عملکرد عالی برخوردار باشند.

[aparat id=’eYPJi’]

یکی از محققان این حوزه به نام هرندون (2008) اظهار داشت :
هوشیاری با کاهش نارسایی های شناختی (به عنوان مثال ، حواس پرتی و بی دقتی) همراه است که به نوبه خود منجر به کارایی بالا و کمترین حوادث می شود. از این رو ، ذهن آگاهی به طور مستقیم ، با کاهش حوادث ایمنی به دلیل افزایش دقت درک خطر و جلوگیری از ریسک ، به طور مستقیم مرتبط است.

در اصل می شود گفت از طریق خود اندیشی و خودآگاهی ، افراد می توانند ارزش ها و نیازهای خود را بشناسند و آن ارزش ها و نیازها را با رفتار خود سازگار کنند (شولتز و رایان ، 2015).

وقتی افراد هوشیار از اتفاقاتی که واقعاً در یک لحظه خاص اتفاق می افتد آگاه هستند یا توجه می کنند ، در موقعیت بهتری می توانند انتخاب های خود را انجام دهند و به شیوه ای هدفمند عمل کنند.
در مقابل ، هنگامی که کارمندان از هوشیاری کمی برخوردار هستند ، آن ها تمایل به شرکت در رفتارهای سازمانی متفاوتی مانند :
تصمیم گیری مخاطره آمیز ،
انحراف در محل کار ،
رفتار ناامن
و درگیری های بین فردی دارند .

نکته مهم بعدی این است که :

هوشیاری علاوه بر رابطه مستقیمش با حوادث محیط کاری و کارمندان از طریق افزایش رفتار ایمنی به صورت غیر مستقیم آسیب ها را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

طبقSDT  ، ذهن آگاهی می تواند برای افزایش خود تنظیمی و ایجاد انگیزه برای اعمال رفتارهای ایمنی مفید باشد ، که در نتیجه می تواند باعث کاهش حوادث و جراحات در محل کار شود .

هرچه کارمندان مشارکت در امور ایمنی بیشتری داشته باشند (یعنی پیروی از قوانین و مقررات ایمنی که در هر سازمانی وضع میشه و مثلا در همان ابتدای ورود به سازمان آموزش داده می شود و همین طور مشارکت در فعالیت های ایمنی) ، احتمال وقوع یک حادثه در زمینه ایمنی و آسیب دیدگی شغلی کمتر خواهد بود (کریستین و همکاران2009).

بنابراین ، موارد زیر را در نظر بگیرید:
ذهن آگاهی به طور غیر مستقیم با صدمات محیط کار از طریق رفتارهای ایمنی مرتبط خواهد بود:
(الف) رعایت ایمنی
(ب) مشارکت ایمنی
وضعیت ایمنی :
که به درک مشترک کارمندان از سیاست ها ، رویه ها و فرایند های ایمنی در سازمانی اشاره دارد ، می تواند تأثیر بسزایی در ایمنی محیط کار داشته باشد (گریفین و نیل ، 2000 ؛ زوهار ، 2000).

بنابراین ، وضعیت ایمنی، به عنوان یک ساختار شناختی- اجتماعی ، بخشی از دانش سازمانی در سطح گروه ها و تیم های سازمانی است و بدین عنوان عمل می کند ، که در آن کارکنان سازمان خود را نسبت به هنجارهای ایمنی شغلی ( یعنی قواعدی که در سطح سازمان باب شده و همه از آن ها پیروی می کنند ) ملزم می دانند و سعی در اجرای آن دارند.

با توجه به اینکه جو ایمنی منعکس کننده اولویت های ایمنی و رفتارهای خاص مربوط به ایمنی است که احتمالاً مورد حمایت و پاداش قرار می گیرند (مثلا هر کس توی سازمان نکات ایمنی بخش خودش را رعایت نمود می تواند در پایان ماه افزایش حقوق اش را دریافت کند) ، درک مشترک از وضعیت ایمنی از نشانه هایی است که بر اساس آن می توان سیاست ها و عملکرد های مدیریتی را در زمینه ایمنی و رعایت آن فهمید  .

در سازمان هایی که ایمنی قوی در آن رعایت شده و معیار های سختگیرانه ای دارند:

سازمان ها در اصل اهداف ایمنی دارند (یعنی کاهش تصادفات و جراحات در محل کار) و راهبرد ها و راه های دستیابی به این اهداف را از قبل طراحی کرده اند مثلا:
بررسی این که در صورتی که زلزله شده در این بخش خاص سازمان چه باید بکنیم و از چه ابزار هایی برای نجات جان پرسنل و همین طور کاهش صدمات مالی به سرمایه های سازمانی می توان استفاده کرد .

جو ایمنی قوی با درک قوی از این که ایمنی در این سازمان چقدر است و چقدر رعایت می شود و اولویت کارکنان در محیط کار همراه است (زهر ، 2003).
علاوه بر این ، جو سازمانی به طور کلی با سیاست ها ، رویه ها و شیوه های خاصی در داخل سازمان مرتبط است به گونه ای که ، درک یک وضعیت سازمانی می تواند کارمندان را برای انجام یک عمل خصوصا این که آن عمل چگونه و چه زمانی انجام شود راهنمایی کرده و آنها را از انتظارات موجود در سازمان مثلا انتظارات مدیریت سازمان برای رفتار مطلوب که باید انجام شود آگاه می کند (اشنایدر ، 1990).

به همین دلیل ، جو ایمنی بالا احتمالاً به خاطر این که نشانه ها و راهنمایی هایی را برای کارمندان ارایه می دهد ، و اولویت ها و هنجار های سازمانی خصوصا در این مقاله هنجار های ایمنی را نشان می دهد ، می تواند بر رعایت ایمنی در سازمان موثر باشد.

با استفاده از تئوری پردازش اطلاعات اجتماعی (SIP) (Salancik & Pfeffer 1978) ، می توان گفت :

ادراک و رفتارهای فردی در داخل هر سازمانی ، توسط نشانه های اطلاعات اجتماعی که فرد از وضعیت  جو و در عین حال روابط اجتماعی سازمانی خود می گیرد مانند الزامات شغلی و انتظاراتی که فرد از بسترهای اجتماعی دریافت می کند شکل می گیرد. بنابراین ، افراد تمایل دارند که به اطلاعات بدست آمده از محیط های اجتماعی (که در این جا منظور سازمان محل کار آن هاست) خود اعتماد کنند تا رفتار مناسبی داشته باشند. خصوصا در این مورد موضوع می توان به پدیده همرنگی اشاره کرده که افراد در موقعیت هایی که برایشان ابهام زیادی وجود دارد سعی می کنند به رفتار دیگران خصوصا مدیران و صاحبان قدرت و یا افراد با تجربه بالا در سازمان نگاه کنند.

با توجه به این نکات باید گفت:
کارکنان با هشیاری بالا ، آگاهی بالایی از نشانه های موقعیتی که مربوط به رفتارهای ایمنی است (ژانگ و وو ، 2014) نشان می دهند ، این کارکنانی که در یک محیط با جو ایمنی قوی کار می کنند می توانند اطلاعات زیادی درباره ارزش ایمنی در محل کار ، که ممکن است رفتارهای ایمنی آنها را بیشتر تقویت کند بدست آورند .
نظریه SIP معتقد است که ترکیب زمینه اجتماعی و آگاهی از عواقب هر کاری و رفتاری برای تأثیرگذاری بر رفتارهای مرتبط با کارکنان مهم است.
در پایان نتیجه ای که می توانیم از این مقاله بدست آوریم این است که:
وضعیت ایمنی رابطه بین ذهن آگاهی و رفتارهای ایمنی را تعدیل می کند. و می توان رفتار های ایمنی را به این دو بخش تقسیم کرد:
(الف) رعایت ایمنی و (ب) مشارکت ایمنی.
ذهن آگاهی به طور مستقیم :
با صدمات و حوادث در محل کار ، رعایت ایمنی توسط کارکنان و کارمندان و مشارکت ایمنی در ارتباط است و به طور غیر مستقیم با صدمات و مشکلات ناشی از عدم رعایت ایمنی در محل کار از طریق رعایت ایمنی در ارتباط است.
تأثیرات مستقیم آگاهی و این که کارکنان تمرکز بالایی داشته باشند خصوصا زمانی که دارند کار می کنند :
بر سازگاری با شرایط و قواعد ( هنجارها) ایمنی و مشارکت در رفتار ها و برنامه های مربوط به ایمنی مشخص است به طوری که بیشترین رفتارهای ایمنی در شرایطی اتفاق می افتد که کارکنان دارای هوشیاری بالایی هستند و در گروه هایی که دارای یک جو ایمنی قوی هستند کار می کنند.
به طور کلی ، نتایج ما از این مقاله در مورد ذهن آگاهی اینه که می توانیم از آن به عنوان ابزاری برای توانمندی فردی در سازمان استفاده کنیم و که کارکنان می توانند از آن استفاده های موثری در جهت بهتر کار کردن و در کل افزایش بهره وری سازمانی کنند ، به طور تقریبی ، رفتارهای ایمنی را بهبود ببخشند و صدمات کمتری به سازمان ها تحمیل کنند .

در اخر باید این را هم ذکر کنیم که انجام رفتار های مربوط به ایمنی در سازمان به عادت های کارکنان در آن سازمان هم مربوط می شود که در  مقالات بعدی به آن خواهیم پرداخت . فراموش نکنید کلینیک ما دوره های آموزشی ذهن آگاهی در محیط کار را هم برگذار می کند که می تواند بسیار برای سازمان شما مفید و حائز اهمیت باشد.

۴ دیدگاه ها
  • لعیا فروتن
    نوشته شده در ۰۵:۱۹h, ۱۱ خرداد پاسخ

    بسیار عالی و مفید

  • آناهیتا عنایتی
    نوشته شده در ۰۵:۲۱h, ۱۱ خرداد پاسخ

    ذهن آگاهی خیلی تو روند بهبود مشکلات اضطرابی کمک کننده است
    ممنونم از اطلاعات ارزشمند

  • نگار عابدی
    نوشته شده در ۰۵:۲۴h, ۱۱ خرداد پاسخ

    من هر روز تایم استراحت بین کارم سایت شما رو چک میکنم و وقتی میبینم مقاله جدید گذاشتید ذوق میکنم .
    اتفاقا با همکارانم این مقاله بسیار ارزشمند رو مطالعه کردیم .
    چطور میتونم تو دوره های ذهن آگاهی شرکت کنم ؟ به صورت آنلاین برگزار میشه ؟

  • سمانه روشن پژوه
    نوشته شده در ۰۵:۲۵h, ۱۱ خرداد پاسخ

    تشکر
    عالی بود
    منتظر مقالات بیشتر از جانب شما هستم
    لطفا درباره پرخاشگری هم مطالب بذارید

ارسال یک نظر

نوبت دهی درباره ما خانه وبلاگ جست و جو