ترس از رها شدن

ترس از رها شدن

به قلم استاد مخدومی

حیات انسان بدون پذیرفته شدن از سوی دیگران ممکن نیست، به همین دلیل انسان‌ها به کوچک ترین نشانه‌های طرد شدگی از سوی دیگران به ‌شدت حساس هستند. بالاخص در زمان کودکی که ارضا این نیاز تعیین‌کننده مرگ و زندگی یک کودک است. کودکی که در اتاق و یا گهواره گذاشته می‌شود، احساس طرد شدگی می‌کند.

او می‌ترسد مادر دیگر برنگردد و او مراقبت و حمایت مادر را از دست بدهد. حفظ ارتباط با مادر برای زنده ماندن کودک حیاتی است. اما چرا انسان‌ها در بزرگسالی با وجود آنکه پذیرفته شدن از سوی دیگران، دیگر آنقدرها مانند کودکی مهم نمی‌باشد نیز چنان واکنش نشان می‌دهند که گویی زندگی آنها در معرض خطر است.

و چرا گروهی از انسان‌ها نسبت به دیگران واکنش‌های شدیدتری نشان می‌دهند. چرا گروهی از افراد در بزرگسالی در همه روابط خود احساس طرد شدگی می‌کنند؟ اگر شما تله رها شدگی یا ترک و طرد دارید، در کودکی دچار تجربیات عاطفی ناگواری شده‌اید. این زخم ‌های التیام نیافته در بزرگسالی نیز بر افکار، احساسات و واکنش‌های رفتاری شما تاثیر می‌گذارد. ارتباطات امروز ما (حتی اگر با نوع روابط گذشته ما متفاوت باشند)، کابوس‌های وحشتناک دوران کودکی را در ما زنده می‌کنند و مانند نمکی است بر زخم‌های کهنه و قدیمی ما.

در احساس طرد شدگی دائمی یا تله رها شدگی، فرد احساس می‌کند :

دیگران او را دوست ندارند،

به او خیانت می‌کنند،

دیر یا زود او را ترک می‌کنند،

دیگری را ترجیح می‌دهند،

اولویت دیگران و یا کسی نمی‌باشند،

تنها در مواقع نیاز به او توجه می‌کنند

و سرنوشت او تنها ماندن است.

اگر شما احساس طرد شدگی دائم یا تله رها شدگی دارید، گمان می‌کنید هرچقدر هم اکنون روابط شما خوب به‌نظر می‌رسد . اما بالاخره تمام می‌شود. یا طرف مقابل شما عاشق فرد دیگری می‌شود یا بر اثر حادثه‌ای می‌میرد، یا طلاق می‌گیرد و یا …. نمی‌دانید چرا معمولاً تنها کسانی که شما به آنها احساسی ندارید به شما علاقمند می‌شوند و کسانی را که دوست دارید به شما علاقه‌ای ندارند. و هرچقدر بیشتر تلاش می‌کنید تا به آنها نزدیک شوید آنها بیشتر به شما بی‌توجه می‌شوند.

 

افراد با احساس طرد شدگی دائمی و تله رها شدگی :

همواره در انتظار طرد و ترک شدن هستند و نشانه‌های طرد واقعی و تصوری را در دیگران بسیار سریع تشخیص می‌دهند. آنها با وجود آنکه همواره منتظر طرد شدن هستند.

ولی در هنگام مرگ یا خیانت نزدیکان خود بیشتر از افراد دیگری که احساس طرد شدگی ندارند از این وقایع آسیب می‌بینند و مدت زمان بیشتری برای ترمیم خود نیاز دارند. این افراد وابستگی شدیدی به فرد طرد کننده خود دارند. این نکته را در میان ارتباط فرزندان و والدین نیز می‌توان مشاهده کرد. فرزندان والدین طرد کننده چسبندگی بیشتری به والدین خود دارند و آنها در عین خشم شدیدی که از والدین خود دارند.

ولی در عین حال به والدین، نظر آنها و مورد تایید آنها واقع شدن وابستگی بسیاری دارند. بین آنها نوعی رابطه حب و کین در جریان است. هم از آنها نفرت دارند و هم نمی‌توانند آنها را رها کرده به‌دنبال زندگی خود بروند. گاهاً نوعی خشم آنها را در ارتباط با والدینشان نگاه می‌دارد. افرادی که احساس طرد شدگی دارند در زندگی عاطفی خود نیز همین‌گونه هستند.

آنها در درجه اول با افرادی در رابطه قرار می‌گیرند که احساس طرد شدگی را در آنها تحریک می کنند. افراد طرد کننده حرفه‌ای که منجر به تجربه از دست دادن‌های مکرر در آنها می‌شود. از سویی، نسبت به بی‌توجهی یار خود عذاب می‌کشند و از سویی دیگر نمی‌توانند او را رها کنند.

نوعی رابطه حب و کین دارند. و نکته‌ای که خود به آن آگاه نیستند آن است که همین بی‌توجهی آنها را در رابطه نگه می‌دارد. زیرا این بی‌توجهی و شک به بودن و نبودن طرف مقابل در رابطه برای آنها آشنا است. در صورتی که فرد مقابل از نظر عاطفی به آنها خیلی نزدیک شود و به آنها زیادی توجه نشان دهد؛ آنها احساس خفگی می‌کنند و طرف مقابل را پس می‌زنند. آنها عاشق کسانی که به آنها توجه زیاد می‌کنند و در رابطه ثبات دارند، نمی‌شوند؛ زیرا اولاً با الگوها و پیشفرض‌های آنها آشنا نیست و به همین جهت با این سطح و مقدار از محبت آشنا نیستند و احساس احاطه شدن می‌کنند.

 

افرادی که احساس طرد شدگی دارند در زندگی عاطفی خود نیز همین‌گونه هستند.

آنها در درجه اول با افرادی در رابطه قرار می‌گیرند که احساس طرد شدگی را در آنها تحریک می کنند.

افراد طرد کننده حرفه‌ای که منجر به تجربه از دست دادن‌های مکرر در آنها می‌شود.

از سویی، نسبت به بی‌توجهی یار خود عذاب می‌کشند و از سویی دیگر نمی‌توانند او را رها کنند.

نوعی رابطه حب و کین دارند.

و نکته‌ای که خود به آن آگاه نیستند آن است که همین بی‌توجهی آنها را در رابطه نگه می‌دارد.

زیرا این بی‌توجهی و شک به بودن و نبودن طرف مقابل در رابطه برای آنها آشنا است. در صورتی که فرد مقابل از نظر عاطفی به آنها خیلی نزدیک شود و به آنها زیادی توجه نشان دهد؛ آنها احساس خفگی می‌کنند و طرف مقابل را پس می‌زنند. آنها عاشق کسانی که به آنها توجه زیاد می‌کنند و در رابطه ثبات دارند، نمی‌شوند؛

زیرا اولاً با الگوها و پیشفرض‌های آنها آشنا نیست و به همین جهت با این سطح و مقدار از محبت آشنا نیستند و احساس احاطه شدن می‌کنند. در کودکی نیز همین نوع رابطه را با والدین یا مراقبین اصلی خود داشته‌اند. پس با چهارچوب و پیشفرض آنها از رابطه جور در می‌آید. آنها در دوری طرف مقابل احساس نگرانی و از دست دادن می‌کنند، ولی در هنگام نزدیکی طرف مقابل نیز احساس امنیت نمی‌کنند و در رفتارها و گفتارهای او بی‌توجهی، بی‌تفاوتی، عدم اطمینان از حضور دائم و اولویت نداشتن را می‌بینند. از بودن او نیز همانند نبودن او نگرانند، زیرا ترس روزی که او نباشد را دارند.

افرادی که تله رها شدگی یا طرد دارند معمولاً :

جذب رابطه‌هایی می‌شوند که یک یا چند رقیب واقعی در رابطه آنها وجود دارد.

آنها جذب رابطه با مرد زن‌دار،

زنی که هنوز از نظر احساسی درگیر رابطه قبلی خود است،

مرد معتاد یا مشروب‌خوار (مواد یا شراب هووی فرد است)،

مردی یا زنی که روابط متعدد دارد،

مرد یا زنی که مورد توجه افراد بیشماری است و … می‌شوند.

و یا آنکه رقیب تصوری در ذهن ایجاد می‌کنند،

زیرا ذهن آنها نمی‌تواند رابطه‌ای را بدون رقیب تصور کند و به همین دلیل آنها مداوماً احساس می‌کنند شریک عاطفی آنها به دیگران توجه بیشتری دارد و یا دیگری را در اولویت قرار می‌دهد.

دیگری می‌تواند مادر، پدر و یا دوست باشد. و یا همواره در شک و گمان است که طرف مقابل در رابطه با دیگران است و یا تمایل به رابطه با دیگری یا دیگران را دارد. ذهن فردی که تله رها شدگی یا طرد دارد همواره در جستجوی مدرکی برای پیشفرض‌های خود است. و البته ذهن چنان زیرک است که می‌تواند برای هر پیشفرضی مدرک به‌دست بیاورد.

 

پیشفرض ذهن گروهی از این افراد سعی می‌کنند با کنترل کردن طرف مقابل احساس نگرانی خود را کم کنند. مدام او را چک می‌کنند، به‌گونه‌ای او را وادار می‌کنند همیشه در دسترس باشد، شریک عاطفی خود را مدام به بی‌توجهی و بی‌وفایی محکوم می‌کنند، برای طرف مقابل هرکاری می‌کنند تا توجه و نظر او را به‌خود جلب کنند و … .

 

البته این راهکار همه افرادی که به تله رها شدگی و طرد دچار هستند نمی‌باشد. گروهی نیز به‌دلیل طرد شدن‌ های مداوم و نیز احساس اضطراب و نگرانی که در درون یک رابطه عاطفی احساس می‌کنند، تصمیم می‌گیرند دیگر وارد رابطه عاطفی نشوند و با دیگران ارتباطات سطحی داشته باشند و درگیری عاطفی پیدا نکنند تا مبادا اذیت شوند.

نمونه آن را می‌توان در زنان و مردانی یافت که در روابط عاطفی بسیار سرد و خشک هستند. معمولاً تنها در سطح جسمی و جنسی با دیگری ارتباط برقرار می‌کنند. راهکار بعضی از افراد این گروه نیز آن است که با تعداد زیادی افراد وارد رابطه می‌شوند تا از دست دادن یکی از آنها صدمه‌ای به آنها وارد نکند.

به اصطلاح همه تخم‌مرغ‌هایشان را در یک سبد نمی‌گذارند. آنها هیچوقت با کسی قطع رابطه کامل نمی‌کنند. اگر شده تنها به یک تبریک سال نو هم اکتفا کنند ولی سعی می‌کنند کسی را کاملاً کنار نگذارند. البته آنها معمولاً به این رفتار خود، آگاه نیستند و دلیل آن را نمی‌دانند که چرا همیشه شماره تلفن‌ها و ایمیل‌های دوستان ۵ سال پیش را نیز همچنان نگاه می‌دارند.

منبع از کتاب جفری یانگ

 

۴ دیدگاه ها
  • مونا میری
    نوشته شده در ۱۰:۴۸h, ۱۹ اردیبهشت پاسخ

    این مشکل مهمیه من بخاطر همین تله زندگی مشترکمو از دست دادم

    • drmakhdoumi
      نوشته شده در ۰۸:۱۰h, ۲۰ اردیبهشت پاسخ

      سلام . بله همین گونه است . پیشنهاد می دهیم از مشاوره های ما در زمینه های طرحواره درمانی بهره ببرید . ممنون

  • اذرگون
    نوشته شده در ۰۰:۱۵h, ۰۹ آذر پاسخ

    خوب بود

    • miladrostami
      نوشته شده در ۰۵:۱۶h, ۱۰ آذر پاسخ

      ممنون از نظر تون همراه گرامی

ارسال یک نظر

نوبت دهی درباره ما خانه وبلاگ جست و جو