سندروم ذهنیت خرچنگی

سندروم ذهنیت خرچنگی

سندروم ذهنیت خرچنگی

بله درست مطالعه کردید ؛ شما هم مثل من تعجب کردید !؟ بگذارید از مثالی شروع کنم ، یکی از نکات جالب در مورد زندگی خرچنگ‌ها این است که اگر تعدادی از آن‌ها را درون ظرفی مانند یک سطل قرار دهید آن‌ها به راحتی می‌توانند از آن بیرون بیایند ولی این کار را نمی‌کنند و به مرور درون ظرف می‌میرند

چرا واقعا این طور است ؟

سندروم ذهنیت خرچنگی میخواهد پیامی به ما برساند و آن پیام این است:

« اگر من نمی‌توانم آن را داشته باشم، دیگران هم نباید بتوانند »

این موضوع در رفتار انسان ها هم دیده می‌شود به طوری که اعضای یک گروه به منظور کاهش اعتماد به نفس، دیگر کارکنان یک سازمان که به موفقیت بیشتر رسیده‌اند سعی می کنند روحیه آنها را ضعیف کنند و خودشان جایگاه بهتری کسب کنند . این امر ممکن است از روی حسادت ، خشم، توطئه ، یا رقابتی احساسی برای متوقف ساختن پیشرفت دیگران باشد ، بعضی کارکنان همه کار می‌کنند جلوی رشد و پیشرفت همکاران خود را بگیرند؛ این ذهنیت خطرناک و مسموم در نهایت جلوی رشد و موفقیت کل یک شرکت یا کسب و کار را می‌گیرد .

آدم های خرچنگی همه چیز را برای خودشان می‌خواهند و عاشق پست و مقام هستند.

در واقع همیشه منافع فردی را بر منافع جمعی ترجیح می‌دهند. پس مسلم است که اگر منافعشان تامین نشود و در خطر باشند، طرز فکر خرچنگی در آنها به کار افتاده و رفتارشان را تحت تاثیر قرار می‌دهد . جالبه به شکار خرچنگ ها توسط شکارچیان کمی ورود کنیم تا به راز این سندروم در دنیای واقعی پی ببریم … بر مبنای همین ایده، برای شکار خرچنگ از تله‌ای بسیار ساده استفاده می‌کنند که از یک قفس سیمی که بالایش سوراخی دارد تشکیل می‌شود.

 طعمه در قفس گذاشته می‌شود و قفس را داخل آب می‌اندازند، خرچنگی وارد می‌شود و شروع می‌کند به خوردن طعمه. دومین خرچنگ خرچنگ اول را می‌بیند و همراهش به سمت مقصد خرچنگ اول راهی می‌شود، بعد نوبت خرچنگ سوم است. در نهایت طعمه تمام می‌شود! در این مرحله خرچنگ‌ها خیلی راحت می‌توانند بروند بالا و از سوراخ خارج شوند، ولی این کار را نمی‌کنند و در قفس می‌مانند . مدت طولانی بعد از تمام شدن طعمه باز هم خرچنگ‌ها وارد قفس می‌شوند ؛ جمعیت داخل قفس جذب‌شان می‌کند.

هیچ خرچنگی آنجا را ترک نمی‌کند، فکر می کنید واقعا چرا ؟

اگر خرچنگی متوجه شود چیزی آنجا نیست و بخواهد از قفس برود بقیه خرچنگ‌ها هر کاری می‌کنند که مانع‌اش شوند ؛ خرچنگ ها زاده شدند از هم پیروی کنند و اگر کسی بخواهد خارج شود بقیه خرچنگ ها بارها بارها از دیواره ی قفس به پایین هدایتش می کنند، اگر مقاومت کند و به تلاشش ادامه دهد ، خرچنگ‌های دیگر حتی چنگال‌هایش را می‌شکنند تا دیگر نتواند بالا برود. اگر باز هم مقاومت کند او را از بین می برند !
بعضی افراد از ذهنیت مسمومی به نام ذهنیت خرچنگی رنج می‌برند .

خرچنگ ها می توانند به هم کمک کنند تا از چاله ای در آن گیر کردند رها بشوند اما ترجیح می دهند ؛ یکی یکی از گرسنگی بمیرند ؛ اما به حکم غریزه‌ای ناشناخته خودکشی دسته جمعی را انتخاب می‌کنند . از این طرز فکر با عنوان “ذهنیت خرچنگی” یاد می‌شود. ذهنیت خرچنگی به وفور در شرکت ها، سازمان‌ها و کسب و کار‌ها دیده می‌شود.

آدمهای خرچنگی مغرور و عبوس‌اند ، این افراد با چهره ای خشن و عبوس همیشه به دنبال اثبات خود هستند.
داشتن غرور کاذب هم باعث می‌شود همواره فکر کنند برتر از دیگران اند و شاید به دلیل همین باور، دیگران را لایق پیشرفت نمی‌دانند و مانع از پیشرفت آنها می‌شوند.

 اعضای یک گروه کاری، هدف یکسانی را دنبال می‌کنند، اما به دلیل حسادت، کینه توزی، دشمنی و… در مسیر تلاش‌ های یک یا چند نفر از اعضای گروه سنگ اندازی می‌کنند. در حالت حاد یعنی زمانی که این رویه به بخشی از فرهنگ سازمانی تبدیل شود همه تلاش‌های فردی، بی‌نتیجه می‌ماند و کل مجموعه شکست می‌خورد .

[aparat id=’k0ajU’]

ذهنیت خرچنگی آن قدر هم غیرمعقول نیست :

ما دقیقا نمی‌دانیم خرچنگ‌ها چرا از پیشرفت بقیه ناراحت می‌شوند؛ از دنیا و معیارهای اخلاقی‌شان خبر نداریم اما می‌شود با آدم‌هایی که رفتارهای مشابه دارند حرف زد. از نظر بعضی ذهنیت خرچنگی طبیعی است و از ذات زندگی می‌آید . برخی می گویند :

ذات زندگی همین است ؛ هیچکس برای بقیه دل نمی‌سوزاند؛ باید از منافعت دفاع کنی و گاها به ناچار منافع بقیه قربانی می‌شود. در یک نگاه کلی‌تر ذهنیت خرچنگی به دلیل محیطی است که در آن زندگی می‌کنیم؛ یک جور قاعده بازی است و باید برای زندگی و موقعیتت بجنگی. بعضی‌ها بدون این که ذهنیت خرچنگی را قبول کنند، آن را اجرا می‌کنند مثلا با بی‌تفاوتی نسبت به موفقیت های دیگران هم شیوه دیگری از ذهنیت خرچنگی رو پیاده می کنیم .

 

قاعده بازی و رسم روزگار ذهنیت های خرچنگی همین جمله است:
«مرا پایین می‌کشند، پس من هم بقیه را پایین می‌کشم. »
پیش فرض تمام افرادی که از این عارضه فکری رنج می‌برند این است که :
«اگر من نمی‌توانم دیگران، هم نباید بتوانند».

ذهنیت خرچنگی به شدت مسری است، چون کارمندان سالم هم به مرور مقابله به مثل خواهند کرد؛ بنابراین در سیستم مدیریتی مدرن و هوشمند تلاش می‌شود که ذهنیت خرچنگی به سرعت شناسایی و با آن مقابله شود تا سلامت مجموعه به خطر نیافتد.
در جریان مطالعه‌ای که سال ۲۰۱۵ در نیوزیلند انجام شد شواهد نیرومندی برای حمایت از این نظریه پیدا شد.

 وقتی اعضای یک کلاس از نمرات امتحانی دیگران مطلع نشوند میانگین نمرات کل کلاس حدود ۱۸ درصد افزایش می‌یابد . به عبارت دیگر بی‌اطلاعی از میزان موفقیت دیگران تلاش‌های فردی و به تبع آن راندمان جمعی را به شدت افزایش می‌دهد چرا که هر کسی برای بهتر شدن و بهتر بودن تلاش می کند و تنها خودش را با دیروزش مقایسه می کند در صورتی که اگر نمرات به شکل عیان در اختیار قرارگیرد ، هرکسی تلاش می کند در امتحان بعدی به کسی کمک نکند تا فقط خودش پیروز شود و به نوعی روحیه خود برتر بینی رشد می کند .

ذهنیت خرچنگی صرفا از روی حسادت کور نیست:

به عنوان مثال نبود فرهنگ شایسته سالاری در فلان سازمان و شرکت به ذهنیت خرچنگی منجر می‌شود.

 مدیری که توانمندی لازم را نداشته باشد ، اما از نردبان موفقیت بالا رفته است خواهی نخواهی به ذهنیت خرچنگی متوسل می‌شود، چون می‌داند اگر به زیردستان فرصت رشد و پیشرفت دهد ضعف و ناکارامدی خودش آشکار می‌شود و باید جای خود را به دیگران دهد. در واقع یکی از دلایل اصلی ابتلا به ذهنیت گفته شده آن است که خود فرد به ضعفش اذعان دارد و خود را در برابر رقبای بالقوه و هر کسی که قصد موفقیت دارد آسیب پذیر می‌بیند، بنابراین با نادیده گذاشتن تلاش‌های دیگران در واقع سعی در حفظ موقعیت خود دارد .

به عنوان یک مثال :
کارکنانی که از ذهنیت خرچنگی رنج می‌برند معمولا در برخورد با نیروی جدید و مستعد خود را لو می‌دهند . کارکنان جدید و تازه نفس معمولا انگیزه بیشتری برای نشان دادن توانایی‌های خود دارند و این دقیقا همان خصوصیتی است که هیچ خرچنگی دوست ندارد. آن‌ها به اشکال مختلف تلاش می‌کنند مسیر او را سد کنند . نیروی جدید ممکن است ابتکار جالب و مفیدی به خرج دهد تا مدیریت را تحت تاثیر قرار دهد، اما خرچنگ‌ها شروع به مانع تراشی می‌کنند تا حداقل از سرعت او بکاهند .
ذهنیت خرچنگی از افراد شروع می‌شود و به سرعت به جمع شیوع پیدا می‌کنند.

ما آدم‌ها سریع‌تر از آنچه که فکر می‌کنیم به این رفتارها، یا حتی شایعه‌ها واکنش نشان می‌دهیم. ناامید می‌شویم ، با دلسردی کار می‌کنیم و نهایتا بی‌تفاوت از امور می‌گذریم. این مدل فکر و الگوی رفتاری تلاش‌های اطرافیان را ضعیف می‌کند و نهایتا این کار به تضعیف گروه منجر می‌شود. ذهنیت خرچنگی این احساس را می‌دهد که هر کسی که به استقلال مادی نرسیده به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، مخفیانه یا نه چندان مخفیانه می‌خواهد شما شکست بخورید. شکست شما نتیجه انتخاب‌های آن هاست و اینکه تلاش بی‌فایده است. این تصورات، فشارهای زیادی را در ایده‌پردازی، برنامه‌ریزی و اجرا به ما وارد می‌کند.

برای رهایی از این ذهنیت چه کنیم ؟
خوشبختانه برخلاف خرچنگ ها ما می‌توانیم به راحتی “سطل” یا محیطی که در آن گرفتار شده‌ایم را تغییر بدهیم! می‌توانیم روابط مان را کنترل کنیم و افرادی را که ما را از مسیر تغییر و رشد منحرف می‌کنند، به لحاظ اجتماعی تحریم کنیم و از آنها فاصله بگیریم تا آتش حسادت و کینه‌شان دامن گیرمان نشود و بتوانیم مسیر تغییر و رشد را هرچه بهتر پیش ببریم.
اگرفکر می‌کنید خودتان گاهی دچار این طرز فکر می‌شوید، یادتان باشد که بهترین راه کنترل این احساس، تمرین عشق ورزی است و مطمئن باشید اثرات شگفت انگیزش را در زندگیتان خواهید دید.

به قلم آناهیتا عنایتی

 

۵ دیدگاه ها
  • آناهیتا عنایتی
    نوشته شده در ۰۹:۴۵h, ۰۷ تیر پاسخ

    ممنونم

  • سمانه روشن پژوه
    نوشته شده در ۰۹:۴۶h, ۰۷ تیر پاسخ

    بسیار عالی و جالب بود

  • سمانه روشن پژوه
    نوشته شده در ۰۹:۴۷h, ۰۷ تیر پاسخ

    برای رهایی از این سندروم راهی هست ؟

  • لعیا فروتن
    نوشته شده در ۰۹:۴۸h, ۰۷ تیر پاسخ

    چقدر جالب بود من روحیه خرچنگی رو تو دوران دانشجوییم بین دوستام زیاد دیدم با خوندن این مقاله یاد اون روزا افتادم

  • نگار عابدی
    نوشته شده در ۰۹:۵۲h, ۰۷ تیر پاسخ

    تو محل کارم این رفتار موج میزنه
    راهکار هایی مه گفتید رو انجام میدم مثل اونها نشم اما خوب گفتید که قاعده زندگی همینه
    خوب اگر مثل اونها نباشیم اون وقت عقب می افتیم چیکار کنیم پس ؟

ارسال یک نظر

نوبت دهی درباره ما خانه وبلاگ جست و جو