پیش داوری

پیش داوری

به نظرم آقای مرادی آدم تنبلی هست چون چاقه . احتمالا تا کنون از این مدل جملات زیاد شنیدید ؟

پیشداوری چیست ؟

و برای کاهش آن چه باید کرد؟

جالبه بدانید طبق یک بررسی، افرادی که اضافه وزن دارند در مصاحبه های استخدامی امتیاز کمتری دریافت می کنند.
حتی برایتان جالب تر می شود بدانید کادر درمان توجه کمتری به افرادی که اضافه وزن دارند نشان می دهد. فکر می کنید چرا ؟

این مسائل به خاطر وجود پیشداوری در جامعه ی انسانی است.

 

پیش داوری نگرش منفی در خصوص اعضای یک گروه اجتماعی است آن هم تنها به این دلیل که آن شخص عضو آن گروه است و بر اساس تعمیم های ناشی از اطلاعات نارسا و نادرست برچسب هایی را به آن افراد می زنند.

توجه داشته باشید پیشداوری با تبعیض تفاوت دارد. تبعیض رفتار خاصی نسبت به چنین افرادی است اما پیشداوری یک نگرش منفی است که می تواند در رفتار ، خود را نشان دهد.

 

پیش داوری انواع مختلفی دارد ،

مثلا پیشداوری های قومی ، مذهبی و نژادی . مثلا نگاه به سیاه پوستان در آمریکای شمالی .

ما قالب های فکری را از سنین پایین یاد می گیریم ،

مثلا همه ی اصفهانی ها خسیس هستند می تواند از دوران کودکی برای افراد شکل بگیرد.

 

اما چرا این قالب های فکری در ذهن ما ایجاد می شود ؟

قالب بندی های فکری راهی برای ساده کردن نظر و دیدمان درمورد دنیا است.

مثلا برای ما می تواند بسیار سخت باشد که هر شخص را بر اساس ویژگی ها و رفتار های خودش ارزیابی کنیم ولی خیلی می تواند آسان باشد که بگوییم همه ی چاق ها تنبل هستند.

 

گوردن الپورت در کتاب The Nature of Prejudice می گوید :

ذهن انسان باید با کمک طبقه و دسته هایی فکر کند . وقتی این دسته بندی ها شکل بگیرد دسته ها اساس پیش داوری های معمول خواهد شدو ما به هیچ وجه نمی توانیم از انجام این فرایند خودداری کنیم و زندگی معمول ما به آن وابسته است.

عموما افراد در یک موقعیت مبهم هماهنگ با پیشداوری های خود دست به قضاوت می زنند.

یکی از مهم ترین اصطلاحات در این زمینه پدیده ی خطای اسنادی است .

مثلا فرد متعصبی از رو به روی خانه یک سفید پوستی که جلو در خانه او آشغال ریخته شده عبور می کند و می گوید حتما سگ سطل آشغال را روی زمین انداخته ولی اگر از جلوی در خانه ی یک سیاه پوست عبور کند خواهد گفت این سیاه پوست ها مثل حیوان زندگی می کنند.

 

در یک آزمایش جالب شرلی فلدمن به این نتیجه رسید که :

مردان موفقیت زنان پزشک را بر حسب شانس در نظر می گرفتند  و شکست آن ها را بر اساس عدم توانایی آن ها می گذاشتند .

متاسفانه شخصی که عمیقا متعصب است تقریبا در مقابل هر نوع اطلاعاتی که مخالف قالب های فکری اش باشد مصونیت دارد. هنگامی که در یک جامعه متعصب پرورش می یابیم پیش داوری ها را اغلب بدون نقد و بررسی می پذیریم. در یک آزمایش بلومن دریافت زنانی که در دوران کودکی نقش های جنسیتی سنتی در مورد خودشان را پذیرفته اند کمتر احتمال دارد در مقاطع بالای تحصیلی ادامه دهند .

 

چه عوامل مهمی می تواند این پیشداوری ها را شکل بدهد ؟

ابتدا این که فرهنگ عمومی یک جامعه می تواند نقش تعیین کننده ای داشته باشد

چرا که افراد در یک جامعه به سمت همرنگی می روند.

تربیت فرزندان در خانواده و مدرسه ،

بر اساس همین پیشداوری ها می تواند این نگرش های منفی و بدون منطق را در ذهن کودکان از همان ابتدا ایجاد کند.

جالب است بدانید رسانه ها در تداوم پیش داوری ها نقش نهادینه سازی دارند

مثلا در بسیاری از سریال ها و فیلم های سینمایی می بینید که زنان عموما نقش های مشخصی دارند و همیشه ضعیف تر از مردان هستند.

 

سوال دیگر این است که چرا افراد از این پیش داوری ها استفاده می کنند و چه کارکردی برای آن ها دارد ؟

  1. نیاز به توجیه خود : بیرحمی های خودمان را با مقصر دانستن قربانی توجیه می کنیم و این گونه آرامش بگیریم .

  2. نیاز به پایگاه و قدرت : گروه هایی را پایین تر از خودمان نگه داریم تا همیشه ما بالا تر بمانیم .

  3. رقابت های سیاسی و اقتصادی : چرا که منابع محدود است . مثلا برای این که زنان جای مردان را در محیط کارنگیرند بهتر است همیشه بگوییم زن موجودی ضعیف و حساسی است .

  4. سپر بلا قرار دادن یک گروه : یعنی این که هر مشکل یا مسئله ای رخ داد گروهی باشد که بتوانیم تقصیر ها را متوجه آنان کنیم و خیالمان دیگر از این بابت راحت باشد .

در یک آزمایش جالب:

از گروه اول خواسته شد احساسات شان را در مورد یک گروه اقلیت بنویسند.

ولی برای گروه دوم شرایط متفاوت بود . قرار بود گروه دوم فیلم جذاب و مورد علاقه شان پخش شود.

اما آنان در دیدن فیلم ناکام شدند و به جای آن یک سری آزمون های کسل کننده به آنان دادند.

پس از آن از این گروه خواسته شد نظراتشان را در مورد گروه اقلیت بنویسند.

نتیجه این بود که پاسخ های پیشداورانه افزایش یافت.

نکته ی تلخ ماجرا این جا است که تغییر نگرش سخت است و به این راحتی یک فرد نمی تواند به یک باره تمام نگرش های خود را تغییر دهد . افرادی که یک ایده را قبول ندارند در برابر آموزش ها هم مقاومت خواهند کرد . ولی نگران نباشید. راهکار هایی هم هست . مثلا پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که با تغییر رفتار در افراد می توان نگرش های آنان را نسبت به موضوعی تغییر داد .

به عنوان مثال :

در دورانی که نگاه های پیشداورانه در امریکا بسیار زیاد بود دانشمندان پیشنهاد جالبی را مطرح کردند : مدارس مختلط نژادی .

مدارسی که در آنها سیاه پوستان و سفید پوستان باید در کنار هم به مدرسه می آمدند و در یک کلاس می نشستند. این موضوع باعث ایجاد تناقض در افراد می شود و در نتیجه افراد مجبور خواهند شد رفتار خود را توجیه کنند و تا با آن کنار بیایند . یک روش جالب دیگر که در این مدارس اجرا شد اتکای متقابل بود. موقعیتی که شما برای نیل به اهدافتان نیاز به دیگری دارید . مثلا کودک سفید پوست باید تمرین های خود را در گروه چند نفری به صورت مشترک حل کند . گروهی که در آن کودک سیاه پوست به عنوان هم تیمی نشسته و برای موفقیت باید کار تیمی انجام داد . در مقالات بعدی برای شما بیشتر درباره ی تبعیض و قالب های فکری خواهیم گفت.

نویسنده : محمد صادق کیانی

 

بدون دیگاه

ارسال یک نظر

نوبت دهی درباره ما خانه وبلاگ جست و جو